329

ساخت وبلاگ

اهنگ گوش میدم باور از شادمهر عقیلی

گاهی یه اهنگ هر چقدرم بی ربط خیلی دلنشین میشه

خیلی رو نت افکارته

.....

جمعه امتحان نرم افزار اداری دادم

روز بدی بود  برف بایده در حد زانو تاکسی گرفتم بر نزدیکی خونه رسیدنی این مسیر تاکسی نداشت 

پیاده اومدم یه ماشین متلک انداخت بهم که برسونمت 

از کار خودم عصبانی شدم ک چرا توخیابون خلوت تنها اوندم

دیشبش پسرهمسایه پیام داده درباره اکانت اینستا میپرسه

پیشنهاد کاری میده میگه تهران دوره کزاشتن مدرک مربی گری ام میده

اخه شرکت زده 

میخواد نمایندگی بگیره

بهش میگم پ نده میگه دیگه دست وردار نیستم یا قانع شو یا قانعم کن

...

ظهر جمعه اومدنی ادم برفی شدم رسما برف بود نمیشد راه رف از شانسمم اون دیدم

اومدم دیدمم پ داده مجبور بودی تو این سرما بری بیرون

وای چ وضعی اومدم

.....

سه شنبه نزدیک 7 تومن پپول تاکسی و ازانس دادم اخرشم 2تا کلاسم لغو

حسابرسی ام گف کتاب جدید بگیرین کنفرانسارو با اون بینتون تقسیم کنیم

......

دوستم خواهرش با استادم شرکت میزنن شاید لازم شه برم کامپیوتر بدرسم 

باید تمرین کنم 

کنفرانسمم نمیدونم بدم یانه

پسر همسایه میکه خدارو چه دیدی شاید همکار شدیم

.......

روزای خوبی نیس

پراز کسالتم

حال روحم خورده بهم 

دست و دلم نمیره زندگی

...

پ ن :جذابه خیلی

اما برادر مردیه ک دوسش داشتم و دوسم داشت قسمت نبودیم

خودش نمیدونه

بهش میگم محاله 

میگه دست برنمی دارم


شب های بارون زده...
ما را در سایت شب های بارون زده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roya-942 بازدید : 99 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 0:53